از من
مارس 23, 2020
هیچکس نیست که با خویش گلاویزتر از من
هیچ شعری نسرودند غمانگیزتر از من
.
کشتهی شورش آزادیام و مردهی باتون
شاعرم! نیست کسی فتنهبرانگیزتر از من
.
مثل یک جنبش مشروطهی سرخم که ندیده
هیچ کس خاک به خون ماندهی تبریزتر از من
.
پنجه بر پوست زدم چنگ به هر خاک کشیدم
نیست سرکردهی این قافله چنگیزتر از من
.
گرچه هر جای جهان زرد شده از غم و اندوه
من زمستانم و هر گونهی پاییز تر از من
.
امپراطور نبردم وسطِ صلح جهانی
چه کنم با غم این سلطهی خونریزتر از من
.
بند نافِ منِ بیچاره شده حلقهی دارم
دیدهای کودکی از خاطره آویزتر از من؟
.
مزدک نظافت
برچسبها:aus dem iran, freiheit, gedichte, krieg und Frieden, Kunst, Künstler aus dem iran, literatur, literatur im iran, lyrics, Mazdak nezafat, Persian, persisch lernen, persisch lesen, persische dichter, persische gedichte, persische literatur, poem, poesie, poet, schreiben persisch, war and peace, winter, آثار مزدک نظافت, اجتماعی ترین اشعار فارسی, ادبیات فارسی, ادبیات مزدک نظافت, اشعار شاعران معاصر, اشعار مزدک نظافت, جریان شعر امروز, شاعران ایرانی, شعر آزاد, شعر امروز, شعر مزدک, شعر نو, غزل, غمگین ترین اشعار فارسی, مزدک, مزدک نظافت شعر اجتماعی سیاسی, مزدک نظافت و شعر او, نظافت
شما همچنین می توانید این مطالب را دوست داشته باشید
یک دیدگاه