close up :action زنی در نمای تار
آرام دوربین به عقب هول می خورد:
تصویر خرد و خسته ی یک زن کنار تو/
Two shot وهم ناک و سیاهی میان دود
با سایه های تند و زوایای شیب دار
ترسیم شکل ساده ای از اکسپرسیو/
یک، دو، سه، بعد: چرخش آرام دوربین
یک استکان پر از ته سیگارهای خیس
وَ چند برگ کاغذ و خودکار و یک کتاب/
تصویر نرم،[ soft focus] ، روی میز و بعد
کم کم صدای بوسه و برخورد و لمس و آه
با قیژ قیژ و خش خش محسوس رادیو/
[Dissolve]: بعد هم که flash back به خاطرات
یک full shot از دو نفر روی نیمکت:
زن از غمِ خیانت خود حرف می زند/
(از لحظه های سخت نبود نگاه مرد)
مرد از کتاب های جدیدی که خوانده بود
از کافکا، فروید، رولان بارت یا فوکو/
حالا سکانس بعد: کلیدی میان قفل
یک در به روی زوج جوان بازمی شود
سیگار می کشند و به هم خنده می زنند/
زن، خسته سمت بطری مشروب می رود
همسر میان دود نشسته ست روی مبل
مست از سکوت خانه و لیوان آبجو/
[Cut ] – بازگشت صحنه به آینده ای غریب
چیزی که توی خانه به حالِ وقوع بود
[Insert] : [دوربین به زمین زوم می کند]
(چاقوی غرق خون که فرو رفته بود در…)
وَ دوربین به سمت صدا چرخ میخورد:
یک مرد تند می دود از سمت راهرو…/
“مزدک نظافت”
۰