من را در شبکه های اجتماعی همراهی کنید
اصلا” به ما چه شهر غزل خون گرفته است؟
اصلن به ما چه قافیه “زیر و زبر” شود؟
با اینکه فصل فصل دل آبستنِ غم ست
ما دلخوشیم بذر خوشی بارور شود!

ما احمقیم، خر تر از این گله های خر
گاوِ نریم، نر تر از این گاوهای نر
آماده ایم لخته ی خونیِ روح مان
با فحش های مرد کهن تازه تر شود!

ما مست و گیج خلوت مسموم شب شدیم
معتاد رقص و شیطنتِ شوم شب شدیم
بیهوده است اینکه از این خلسه بپّریم
اصلا” چه فایده شب مستی سحر شود؟!

وقتی لباس آدم و آدم نما یکی ست
وقتی که رسم گرگ و سگ و برّه ها یکی ست
وقتی دروغ عادت چوپان ده شده
بگذار گلّه مأمن بزهای گر شود!
“مزدک نظافت”
۰

و اینک معجزه برای آنان که باور دارند! دین دار نیستم کافر ولی چرا! لا أعبُدُ صنم لا أعبُدُ خدا باید فرار کرد از صبح تا شفق مِن شرّ ما خدا مِن شَرِّ ما خَلَق حالش خراب بود هر کس که آفرید اللّهَ مِن هوا انسانَ مِن عَلَق یا ایُها الخَران لا شئَ غیر تن لا شئَ غیر تو لا شئَ غیر من لا هو به جز تو و لا هو به جز خودم لا رَیبَ فیهِ کذب هر تکه از ورق! یا ایُّها الخران ایمان دروغ بود الله ، لا اله شیطان دروغ بود چه نهری از عسل چه میوه یا که شیر چه حوریان و چه غلمان دروغ بود سوگند به الف حتا به لام و میم ما خلقُکُم دروغ لُقمان دروغ بود! ای گربه های لال! ای قوم گاو و خر! سوراخ های کور! ای موش های کر! یا ایُّها الخران یا ایُّها الکران یا… ای… امان… امان قرآن …. … ! مزدک نظافت ترکیب الف لام با واژه های فارسی کاملا آگاهانه است.
۰