من را در شبکه های اجتماعی همراهی کنید
او که فرزانه است
رهبر نیست

رهبر جان ناقص و ناقابلی دارد
و مظلوم نمایی را بلد است

با آیه های یأس همه گریه می کنند

تزریق آیه توی رگِ نونهال ها
تکثیر وحشیانه ی یک نوع آفت است

بی شرف‌ها فکر می کنند چنگال برای فرو کردن در زبان ساخته شده
و قاشق برای در آوردن چشم کارگران از حدقه!
رهبر بودن فرزانگی نمی خواهد می توانی با دست چپت سکه پخش کنی و دست چپیت آدم بکُشد!
نانجیبی میخواهد و تزویر!

کارگرانِ کور!
آیا گرسنه نمی خوابید؟!

تصویر انتزاعیِ یک مشت چرت و پرت
تکبیر خایه‌مالی مشتی کثافت است

الله، اکبر بود
وقتی که بود
رهبر که هیچ
حتا حالا که هست…!

مزدک نظافت
دکلمه ی این کار را در کانال تلگرام دانلود کنید
telegram.me/mazdaknezafat13
۰

اشعار, غزل, گالری عکس
گاه تلخیم و گاه رقصنده
گاه هم ناامید از آینده
زنده های جهانِ بی روحیم
مرده های جهانِ جنبنده
عاشق اشک و شکلک خنده
زیر پُست مجازیِ رفقا

پهن‌مان کرده اند در پهنه
زیر باتوم و ضربه یِ شحنه
خس و خاشاک رانده از گودیم
مردم تا همیشه در صحنه
مردم تا قیام شرمنده
زیرمان کرده اند با ماشین!

زنده ایم و کفن ولی داریم
آب کُر نه! لجن ولی داریم
دل مان نازک است آقا جان!
پوست کرگدن ولی داریم
گرچه چسبیده است بر دنده
گرچه گردن کلفت هم هستیم!

زیر ارّه بگا اگر رفتیم
ته درّه بگا اگر رفتیم
پای این روزگار بگذارش
ذرّه ذرّه بگا اگر رفتیم
مثل گوجه پیاز با رنده
مثل آهن که زیر سمباده

داغ دیده‌ست سینه ی پُرمان
هی عوض می شود تفکرمان
نان‌مان نرخ روز را دارد
با ثباتیم زیر چادرمان
مثل الهام جان چرخنده!
راه ما راه فاطمه زهراست!

شاعریم و مبارزِ مدنی!
شهره هستیم ما به بددهنی!
واقعاً که چه خوب می گیرند
عرقیجاتِ خالصِ وطنی!
با دو تا بالِ مرغِ پرکنده
متمدن شدیم و عربده کش!

صبح تا شب درفش می گیریم
عکس با لنگه کفش می گیریم
شُرت‌مان سبز جیغ پُررنگ است
زیرپوشِ بنفش می گیریم
عاصیانیم اگرچه مالنده
بر کراوات چفیه می پیچیم!

مزدک نظافت
Telegram.me/mazdaknezafat13
۰