روزنوشت

انسان به جای خدا

برای انسان های ضعیف، آنان که نمی توانند بار خدایی را به دوش بکشند، تفکر به درون خویش، به چیزی جز خودفروپاشی ناخودآگاه و ترک و طرد دانش نمی انجامد. و این یعنی شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتی بس بزرگ: خدا شدن، نه انسان ماندن.

جان ضعیف ایمان به خود را از دست داده است، ایمان به توانایی های خود. زیرا تمام توانایی ها و حتا لحظه ای تفکر در باب توانایی ها و ارزش ها از او سلب شده و حالا او به دنبال یک سازماندهنده و یک کل می گردد. چیزی که بتواند اندکی از خودِ از دست داده اش را درون آن بیابد. و اینگونه «خدایش» را خلق می کند.

  “مزدک نظافت”